گیاه خواری مطلق یا نسبی؟
هوالشافی
انسان موجودی است که با تمام موجودات هستی تفاوت اساسی دارد هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ جسمی و هم برای اهداف بسیار متفاوتی خلق شده است، شاید مهمترین شاخصه انسان این است که انسان با هدف تکامل و لقاءالله خلق شده است و لازمه رسیدن به این هدف داشتن اختیارات است و داشتن اختیار با تمام ابعاد وجودی انسان در آمیخته است و از جمله تغذیه است که انسان میتواند نوع، ترکیب و نحوه آن را انتخاب نماید بنابراین بعضیها بر اساس دیدگاههای شخصی یا القایی از جانب دیگران بر مبنای اینکه فکر میکنند این پدیده برای سلامت آنان خوب است، شروع میکنند به گیاه خواری مطلق، غافل از اینکه بدن انسان دارای اجزایی است که برای بازسازی و نوسازی آنها به محصولات حیوانی نیز نیاز مبرم دارد.
ازجمله این اجزا میتوان به دیواره سلولهای بدن اشاره نمود که تمام قسمتهای بدن از همین سلولها تشکیل شده است و در این دیوارهها یک جز بسیار عمده کلسترول است و کلسترول در محصولات گیاهی وجود ندارد و چون استحکام و انعطاف سلولهای بدن و در نتیجه کل بدن وابسته به کلسترول است بنابراین افرادی که گیاه خواری مطلق میکنند نه تنها به خود و سلولهای بدن خدمتی نمیکنند، بلکه موجب بی استحکامی و شلی و خشکی سلولها و کل بدن میشوند و چه بسا بسیاری از اختلالات و بیماریهایی که امروزه در جوانان دیده میشود (همانند بیماریهای مفصلی) ناشی از همین مسئله باشد.
البته بدن ما طوری خلق شده است که ما حدود هشتاد تا نود درصد گیاه خوار هستیم و احادیث و روایاتی که به ما رسیده است هم توصیه به مصرف کمتر گوشت دارد و حداکثر مصرف گوشت در روایات هفتهای دو تا سه بار است ولی ما حداقل مصرف گوشت هم داریم که آن چهل روز یک بار است یعنی در دین اسلام تشویق به گیاه خواری نسبی داریم ولی گیاه خواری مطلق مردود میباشد.
دکترحسن اکبری متخصص و دانشیار آسیب شناسی سلولی محقق و مدرس طب اسلامی ایرانی