از زمانیکه پای طب مدرن به عرصه پزشکی باز شده است دائماً مناقشهای بین دکترهای این طب و اطبای طب سنتی در حال انجام است که از یک طرف گفته میشود اینها همه خرافاتی بیش نیست و پایه و اساس علمی ندارد، چرا که مثلاً وقتی ما دماسنج را داخل کشمش که شما می گوئید گرم است و یا داخل غوره که شما می گوئید سرد است میگذاریم دماسنج هیچ تغییری نمیکند!!
از طرف دیگر حکما و اطبای طب سنتی و حتی بسیاری از روایات، اساس و پایۀ طب را اعتقاد به گرمی و سردی میدانند، بطور مثال در آنجا که در روایتی امام صادق علیه السلام با طبیب هندی مباحثه علمی میفرمایند: به این نکته اشاره میکنند که ما ضایعات گرم را به سردی و ضایعات سرد را به گرمی درمان کنیم و شفا را به خدا وا میگذاریم، پس باید یک یا چند توجیه علمی جامع و مانع بتواند اصول اعتقاد به گرمی و سردی را توضیح دهد.
سه نظریه در مورد گرمی و سردی وجود دارد که عبارتند از:
۱- خرافی بودن این نظریه است که کلاً بحث گرمیها و سردیها را غیر علمی میدانند.
۲- میزان کالری آزاد شده در اثر متابولیسم یا سوخت و ساز ماده در سلولها، منهای انرژی مصرف شده برای آزاد کردن این انرژی نهفته در ماده غذایی خورده شده، تعیین کنندۀ گرمی یا سردی آن مادۀ غذایی است.
۳- غذاها یا سایر مواد وارد شده به سلولها میتوانند مثل گاز و ترمز خودرو عمل کنند و باعث پر کارتر شدن یا کم کارتر شدن سلولها شوند و از راه افزایش یا کاهش سوخت و ساز سلولی موجب گرمتر شدن یا سردتر شدن بدن شوند که البته این مورد بخصوص در مورد داروهای گیاهی بسیار بیشتر صدق میکند، مانند: گرم کنندههای غیر شیرین مثل: زنجبیل و زعفران که روماتیسم را درمان میکنند.
واقعیت اینست که گرمیها و سردیها وجود دارند و جزءِ خواص فیزیکی و شیمیایی همه مواد اطراف ما هستند اما در مورد نظر اول که کلاً اعتقاد به گرمی و سردی را خرافه میداند و با قرار دادن دماسنج در عسل و آبغوره می گویند: ببینید دماسنج یک دما را نشان میدهد، باید عرض کنم که اگر شما دماسنج را داخل بنزین سوپر و نفت چراغ همزمان بگذارید دماسنج آیا انرژی ذخیره شده در آنها را نشان می هد؟ در مورد اورانیم چطور؟ باید دانست که آزاد شدن انرژی در فرایند سوخت و ساز مواد در داخل سلولها بسیار با هم تفاوت دارد و همچنین میزان انرژی که باید سلول هزینه کند تا از یک غذای با طبع سرد انرژی آزاد کند بسیار بیشتر خواهد بود تا از یک غذای با طبع گرم، بطور مثال: قندها برای سوختن در سلولها بسیار آمادهاند در حالیکه پروتئینهای پیچیدۀ گوشت گاو یا ماهی برای تبدیل شدن به انرژی خیلی باید انرژی جذب کنند تا انرژی نهفته خود را آزاد نمایند، درست مثل فرق ریختن بنزین سوپر در باک خودروی سواری با نفت سفید چراغ، کدام یک بهتر میسوزد و با صرف انرژی کمتری ایجاد انرژی بیشتری میکنند؟
پس باید بدانیم گرمیها و سردیهای تمام مواد و موجودات و حتی مکانها و زمانهای مختلف خرافه نیست و ریشۀ علمی و منطقی دارد منتها ما باید با دقت بیشتر و تحقیقات بنیادی درک بهتری از موضوع پیدا کنیم و از این خواص برای درمان بیماریها استفاده کنیم.
دکتر حسن اکبری متخصص و دانشیار آسیب شناس سلولی محقق و مدرس طب اسلامی ایرانی